خانه حقوق | Khaneye Hoghogh
0

ضرب و جرح | مجازات‌های قانون مجازات اسلامی مربوط به ضرب و جرح | مجازات ضرب عمدی | مجازات جرح عمدی

هر کس عمدا به دیگری جرح یا ضربی وارد آورد که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهی به مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل مجنی‌علیه شود، در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد، چنانچه اقدام وی موجب اخلال در نظم، صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران باشد، به 2 تا 5 سال حبس محکوم خواهد شد و در صورت درخواست مجنی‌علیه، مرتکب به پرداخت دیه نیز محکوم می‌شود

ضرب و جرح | مجازات‌های قانون مجازات اسلامی مربوط به ضرب و جرح | مجازات ضرب عمدی | مجازات جرح عمدی

جرم ضرب و جرح از جمله دعاوی کیفری است، که قانونگذار با توجه به میزان صدمه ،نوع صدمه و قصد و نیت مرتکب، مجازات هایی را پیش بینی کرده و در مواردی که در قانون دیه ای جهت خسارات وارده بر بدن مقدر و مشخص نشده باشد، مجرم محکوم به پرداخت ارش می شود.

ضرب و جرح

ضرب

به صدمات بدون خونریزی و شکستگی گفته می‌شود. در این نوع از صدمات بدون آن‌ که خونی از بدن مضروب جاری شود آثاری چون سرخی، کوفتگی، کبودی، سیاه شدن و پیچ خوردن ایجاد می‌شود که در قانون برای هریک از آنان دیه‌ی خاصی معین شده است.

جرح

به آن دسته از صدماتی که موجب خونریزی یا از هم‌گسیختگی بافت‌های بدن می‌شود جرح گفته می‌شود. جرح از خفیف‌ترین تا شدیدترین نتایج را دربرمی‌گیرد. خفیف‌ترین آن پارگی یا خراشیدگی پوست است و شدید‌ترین آن هم همان قطع عضو می‌باشد.

ضمناً شکستگی استخوان و نقض عضو را نیز می‌توان از دیگر آثار جرح دانست. در واقع جرح همان جنایات کمتر از قتل محسوب می‌شود که در قانون مجازات اسلامی تحت عنوان جنایات بر اعضا و منافع مورد بررسی قرار گرفته است.

از نظر فقهی جرح بر اساس شدت و ضعف جراحات وارده با اقسام ذیل تقسیم می‌شود:

الف) حارصه: خراش پوست بدون آن‌که خون جاری شود، یک‌صدم دیه کامل؛

ب) دامیه: جراحتی که اندکی وارد گوشت شود و همراه با جریان کم یا زیاد خون باشد، دو صدم دیه کامل؛

پ) متلاحمه: جراحتی که موجب بریدگی عمیق گوشت شود لکن به پوست نازک روی استخوان نرسد، سه‌صدم دیه کامل؛

ت) سمحاق: جراحتی که به پوست نازک روی استخوان برسد، چهارصدم دیه کامل؛

ث) موضحه: جراحتی که پوست نازک روی استخوان را کنار بزند و استخوان را آشکار کند، پنج‌صدم دیه کامل؛

ج) هاشمه: جراحتی که موجب شکستگی استخوان شود گرچه جراحتی را تولید نکند، ده‌صدم دیه کامل؛

چ) منقّله: جراحتی که درمان آن جز با جابه‌جا کردن استخوان میسر نباشد، پانزده صدم دیه کامل؛

ح) مأمومه: جراحتی که به کیسه مغز برسد، یک‌سوم دیه کامل؛

خ) دامغه: صدمه یا جراحتی که کیسه مغز را پاره کند که علاوه بر دیه مأمومه، موجب ارش پاره شدن کیسه مغز نیز می‌باشد.

مطابق مقررات پیش­بینی شده در قانون مجازات اسلامی جنایت بر اشخاص که ضرب و جرح را هم نیز شامل می­ شود ممکن است به صورت عمدی یا غیرعمدی واقع شود و حسب اینکه جرم مذکور به صورت عمد یا غیرعمد واقع شده باشد قانونگذار مجازات متفاوتی را برای آن­ها در نظر گرفته است.

مطابق ماده ماده 290 قانون مجازات اسلامی جنایت در موارد زیر عمدی محسوب می شود:

الف- هرگاه مرتکب با انجام کاری قصد ایراد جنایت بر فرد یا افرادی معین یا فرد یا افرادی غیرمعین از یک جمع را داشته باشد و در عمل نیز جنایت مقصود یا نظیر آن واقع شود، خواه کار ارتکابی نوعاً موجب وقوع آن جنایت یا نظیر آن بشود، خواه نشود.

ب- هرگاه مرتکب، عمداً کاری انجام دهد که نوعاً موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن، می گردد، هرچند قصد ارتکاب آن جنایت و نظیر آن را نداشته باشد ولی آگاه و متوجه بوده که آن کار نوعاً موجب آن جنایت یا نظیر آن می شود.

پ- هرگاه مرتکب قصد ارتکاب جنایت واقع شده یا نظیر آن را نداشته و کاری را هم که انجام داده است، نسبت به افراد متعارف نوعاً موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن، نمی شود لکن درخصوص مجنیٌ علیه، به علت بیماری، ضعف، پیری یا هر وضعیت دیگر و یا به علت وضعیت خاص مکانی یا زمانی نوعاً موجب آن جنایت یا نظیر آن می شود مشروط بر آنکه مرتکب به وضعیت نامتعارف مجنیٌ علیه یا وضعیت خاص مکانی یا زمانی آگاه و متوجه باشد.

ت- هرگاه مرتکب قصد ایراد جنایت واقع شده یا نظیر آن را داشته باشد، بدون آنکه فرد یا جمع معینی مقصود وی باشد، و در عمل نیز جنایت مقصود یا نظیر آن، واقع شود، مانند اینکه در اماکن عمومی بمب گذاری کند.

تبصره 1- در بند(ب) عدم آگاهی و توجه مرتکب باید اثبات گردد و در صورت عدم اثبات، جنایت عمدی است مگر جنایت واقع شده فقط به علت حساسیت زیاد موضع آسیب، واقع شده باشد و حساسیت زیاد موضع آسیب نیز غالباً شناخته شده نباشد که در این صورت آگاهی و توجه مرتکب باید اثبات شود و در صورت عدم اثبات، جنایت عمدی ثابت نمی شود.

تبصره 2- در بند(پ) باید آگاهی و توجه مرتکب به اینکه کار نوعاً نسبت به مجنیٌ علیه ، موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن می شود ثابت گردد و درصورت عدم اثبات، جنایت عمدی ثابت نمی شود.

مجازات‌های قانون مجازات اسلامی مربوط به ضرب و جرح

در مورد ضرب چه به صورت عمدی و چه غیرعمدی امکان قصاص وجود ندارد و تنها می‌توان تقاضای دیه کرد. در مورد جرح نیز در صورتی که شرایط اجرای قصاص طبق قانون وجود داشته باشد این امر امکان پذیر است و در غیرراین صورت تنها می‌توان تقاضای دیه نمود.

شرایط قصاص به قرار زیر است:

– رابطه جارح با مجروح رابطه پدر و فرزندی نباشد.
– جارح مسلمان و مجروح غیر مسلمان نباشد. در صورت تساوی در دین امکان قصاص است.
– محل عضو مورد قصاص با مورد جنایت یکی باشد.
– خوف تلف مرتکب یا صدمه بر عضو دیگر نباشد
– قصاص عضو سالم در مقابل عضو ناسالم نباشد.
– قصاص با مقدار جنایت مساوی باشد
– قصاص عضو اصلی در مقابل عضو غیر اصلی نباشد.
– قصاص عضو کامل در مقابل عضو ناقص نباشد.

هر دو جرم ضرب و جرح در صورتی که عمدی واقع شده و امکان قصاص وجود نداشته باشد علاوه بر پرداخت دیه می‌تواند همراه با مجازات تعزیری به شرح مواد زیر باشد.

ماده 614 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) مقرر می‌دارد: «هرکس عمداً به دیگری جرح یا ضربی وارد آورد که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهی به مرض دایمی‌ یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل مجنی‌علیه گردد در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد چنانچه اقدام وی موجب اخلال در نظم‌ و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد به دو تا پنج سال حبس محکوم خواهد شد و در صورت درخواست مجنی‌علیه مرتکب‌ به پرداخت دیه نیز محکوم می‌شود.

تبصره – در صورتی که جرح وارده منتهی به ضایعات فوق نشود و آلت جرح اسلحه یا چاقو و امثال آن باشد مرتکب به سه ماه تا یک سال حبس ‌محکوم خواهد شد.»

ماده 567 قانون مجازات اسلامی نیز به مورد خاص دیگری اشاره نموده است که در آن آثاری از ضرب و جراحت باقی نمانده و به تبع آن دیه‌ای نیز قابل پرداخت نیست اما به‌واسطه عمدی بودن، مجازات تعزیری در نظر گرفته شده است: «در مواردی که رفتار مرتکب نه موجب آسیب و عیبی در بدن گردد و نه اثری از خود در بدن برجای بگذارد ضمان منتفی است لکن در موارد عمدی در صورت عدم تصالح، مرتکب به حبس یا شلاق تعزیری درجه هفت محکوم می‌شود.»

مجازات ضرب عمدی

«ضرب» در واقع صدماتی است که بدون شکستگی یا خونریزی بر اعضای بدن وارد شود و آثاری مانند کوفتگی، سرخی، کبودی، سیاه شدن و پیچ خوردن ایجاد کند. در قانون، برای هریک از این موارد دیه‌ای مقرر شده است که ضارب باید آن را به فرد مضروب پرداخت کند. دیه صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست می شود، در قانون مجازات اسلامی به شرح ذیل است:

– سیاه شدن پوست صورت، شش‌هزارم؛
– کبودشدن آن، سه‌هزارم؛
– و سرخ شدن آن، یک‌ونیم‌هزارم دیه کامل
– تغییر رنگ پوست سایر اعضا، حسب مورد، نصف مقادیر مذکور در فوق.

در این حکم، بین اینکه عضو دارای دیه تعیین‌شده باشد یا نباشد، فرقی نیست. همچنین بین تغییر رنگ تمام یا قسمتی از عضو و نیز بقا یا زوال اثر آن فرقی وجود ندارد. صدمه‌ای که موجب تورم بدن، سر یا صورت شود «اَرش» دارد و چنانچه علاوه بر تورم، موجب تغییر رنگ پوست نیز بشود، حسب مورد، دیه و ارش تغییر رنگ به آن افزوده می‌شود. منظور از ارش، مقدار مالی است که به عنوان جبران خسارت مالی یا بدنی پرداخت می‌شود و در قانون برای آن اندازه‌ای مشخص نشده است.

مجازات جرح عمدی

«جرح» به صدماتی گفته می‌شود که به از‌هم‌گسیختگی بافت‌های بدن بینجامد. خراشیدگی یا پارگی پوست یا شکستن استخوان و نقص یا قطع عضو از مصادیق جرح است. این جرم را باید در گروه «جنایات بر اعضا» دسته‌بندی کرد. «جنایت بر عضو» عبارت است از هر آسیب کمتر از قتل، مانند قطع عضو، جرح و صدمه‌های وارد بر منافع. جنایت بر عضو اگر به صورت عمدی باشد، در صورت تقاضای قربانی جرم یا ولیّ او و وجود سایر شرایط مقرر در قانون، موجب قصاص می‌شود و در غیر این صورت، مطابق قانون، دیه و تعزیر را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، جرم جرح موجب یکی از مجازات‌های قصاص، دیه و تعزیر خواهد شد. البته گاهی این جرم هم با دیه مجازات می‌شود و هم با تعزیر.

شرایط قصاص در جرح عمدی

برای اینکه جرح موجب قصاص شود، باید «شرایط عمومی قصاص» و «شرایط اختصاصی قصاص عضو» وجود داشته باشد. شرایط عمومی قصاص در مواد 301 به بعد قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 بیان شده است. البته در صورتی حکم به قصاص داده می‌شود که مرتکب جرح، پدر یا از اجداد پدری قربانی جرم نباشد و مجنیٌ‌علیه هم عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد. علاوه بر این، برای محکوم شدن به مجازات قصاص، مرتکب باید عمد داشته باشد. شرایط جنایت عمدی در ماده 290 قانون مجازات اسلامی بیان شده است.

شرایط اختصاصی قصاص عضو نیز چنین‌اند:

– محل عضو مورد قصاص با مورد جنایت یکی باشد؛
– قصاص با مقدار جنایت مساوی باشد؛
– خوف تلف مرتکب یا صدمه بر عضو دیگر نباشد؛
– قصاص عضو سالم در مقابل عضو ناسالم نباشد؛
– قصاص عضو اصلی در مقابل عضو غیراصلی نباشد؛
– و قصاص عضو کامل در مقابل عضو ناقص نباشد.

مجازات تعزیری ضرب و جرح

هر کس عمدا به دیگری جرح یا ضربی وارد آورد که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهی به مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل مجنی‌علیه شود، در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد، چنانچه اقدام وی موجب اخلال در نظم، صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران باشد، به 2 تا 5 سال حبس محکوم خواهد شد و در صورت درخواست مجنی‌علیه، مرتکب به پرداخت دیه نیز محکوم می‌شود. بنابراین، یکی از فرض‌هایی که مرتکب ضرب وجرح علاوه بر دیه به تعزیر نیز محکوم می‌شود، وقتی است که به تشخیص قاضی، اقدام او نظم و امنیت جامعه را مختل کرده باشد.

در مواردی دیگر نیز ممکن است علاوه بر دیه، مرتکب ضرب وجرح به تعزیر نیز محکوم شود. یکی از این موارد وقتی است که جرح وارده منتهی به ضایعات فوق نشود، اما آلت جرح اسلحه یا چاقو و امثال آن باشد. در این صورت، مرتکب به 3 ماه تا یک سال حبس محکوم خواهد شد. علاوه بر این، هرگاه عده‌ای با یکدیگر منازعه کنند، در صورتی که این نزاع دسته‌جمعی منتهی به ضرب وجرح شود، هر یک از شرکت‌کنندگان در نزاع، حسب مورد، به حبس از 3 ماه تا یک سال محکوم می‌شوند.

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *